امروز همه همّت ما اين است كه نه فقط علم را، بلكه فرآوردههاى علمى و فناورى و خردهفناورى را از آنها ياد بگيريم و آن را در اينجا تقليد كنيم. اين كارى نيست كه يك ملت بايد به آن همّت بگمارد. البته اين كارها بايد بشود و چارهاى نيست. وقتى انسان چيزى را ندارد، آن را از كسى كه دارد، مىگيرد. وقتى ساخت آن را بلد نيست، از كسى كه آن را بلد است، ياد مىگيرد - در اين شكّى نيست - اما بايد راه نو و فكر نو و بنبستشكنى را وجهه همّت خود قرار دهد.
من دو سه سال پيش در يك اجتماع دانشجويى در يكى از دانشگاهها گفتم: امروز ما به جنبش نرمافزارى احتياج داريم. يك جنبش و يك حركت و يك تلاش عمومى لازم است. اين تلاش عمومى، فقط وابسته به مديريّتها نيست. شما ناگهان با خودتان فكر نكنيد كه مديريّتها نمىكنند، پس چطور مىشود؛ همهاش مربوط به مديريّتها نيست. خواست و اراده شما - يكى از شما بچههاى عزيز گفتيد عشق؛ بله، عشق - عاشقانه كار كردن و با عشق دنبال علم و تحقيق رفتن و خواستن، اينها نقش دارد. اين قلّههاى علمىاى كه شما در دنيا مشاهده مىكنيد، هميشه با رفاه همراه نبوده است. البته علم با خودش رفاه و سيادت سياسى و برترى نظامى مىآورد؛ در همه بخشهاى اقتصادى و سياسى نفوذ كلمه ايجاد مىكند؛ پول يك كشور را تقويت مىكند و اقتصاد يك كشور را رونق مىدهد. اينها همه هنرهاى علم است؛ اما وقتى خود علم مىخواهد به وجود آيد، لزوماً در بسترى از رفاه و راحتى و لذّت و چرب و شيرينهاى دنيا به وجود نمىآيد.
(ديدار با جمعى از برگزيدگان المپيادهاى جهانى و كشورى و افراد ممتاز آزمونهاى سراسرى سال 80 و 1381)
منبع: www.khamenei.ir