در سال 1343 در هشتجین، مركز بخش خورش رستم خلخال، در خانواده اي مذهبي و آشنا به فرهنگ غني و اصيل اسلام، ديده به جهان گشود. از همان كودكي تحت تربيت محيط روحاني و معنوي خانواده، شروع به تعليم نمود. دوران ابتدايي و راهنمايي را در هشتجین و دوره متوسطه را ابتدا در كرج گذراند. سپس در سال 1363 به دبيرستان شهيد چمران هشتجين رفته و با موفقیت ديپلم خود را اخذ نمود.
در رشته مترجمي زبان فرانسه در دانشگاه مشهد پذيرفته شد. با توجه به تربيت خانوادگی که در فضای با صفاي اسلامي صورت گرفته بود، به اهميت پاسداري از اسلام و انقلاب پی برده و به لزوم اطاعت از امام توجه زيادي داشت.
در قسمتي از وصيت نامه اش نوشته است:
«شهيدانِ ما و اين حقير، در زندگي خود هميشه از روي آگاهي و استنباط حقايق چيزي را قبول كرده و انتخاب مي كنيم.
پدر و مادر عزيزم! اين فرزند گناه كار شما انتخابگر بوده و آن چه را كه انتخاب نموده ام برايتان باز مي گويم. از بين همه كتب، كتاب قرآن و از ميان رنگ ها، رنگ سرخ؛ از ميان مرگ ها، شهادت؛ از ميان استادان، حسين(ع) و از ميانرهبران، خمينى و از ميان دانشگاه ها، دانشگاه جهاد؛ از ميان رشتهها، بسيج؛ از ميان امت ها، امت مسلمان ايران و از ميان بهترين هديهها، جانم را انتخاب كرده و در راه رسيدن به الله فدا نمودم حال بنگريد اگر انتخاب من اشتباه بوده براى من گريه كنيد، ولى اگر صحيح بوده كه مطمئناً صحيح است براى من دعا كنيد كه خداوند رحمان قبولم كند و شاد باشيد تا دشمنان خدا و دينمان گريان شوند.»
انساني متواضع و فروتن بود. در سال هايي كه در جوار حرم امام رضا (ع) در مشهد مقدس می زیست، طريق عشق بازي و هنر خوب بودن و نيك مُردن را به زيبايي فرا گرفت و در پايان تحصيلات دانشگاهي اش با لبيك به امام خميني (ره) به سوي كربلاي ايران روانه گشت. در تيپ ويژه شهدا، تحت فرماندهي سردار دلاور اسلام شهيد محمود كاوه در گردان امام سجاد (ع) استقرار يافت. در جمع پاكبازان طريق محبت و سالكان صديق سبيل عشق، به دفاع از حريم مقدس اسلام همت گماشت و همراه همرزمانش در زير سنگين ترين هجوم آتش استكبار جهاني، مقاومتي توصيف ناپذير و به ياد ماندني سرود.
سر انجام ساعت 2 نیمه شب روز 28/02/65 پس از فتح قله كله قندي، مرتفع ترين قله منطقه، در حالي كه جزء پنج نفر آخري بود كه در بالاي قله مردانه مقاومت مي نمودند. مرغ روحش به سوی يار پر کشید و به ملكوت اعلي پيوست.
شهيد در يكي از نامه هایی كه از منطقه كردستان ارسال کرده بود مي نويسد:
«انسان وقتي به كوه هاي اين مناطق مي رود، روي هر سنگي خوني ريخته شده است و جاي شهيدي است كه خون خود را در راه مقدس اسلام فدا نموده است.
برادر جان اين كردستان مظلوم، واقعاً مظلوم مانده است. انسان چگونه مي تواند اينها را ببيند و احساس مسئوليت نكند.»
وي در بخش ديگري از وصاياي خود مي نويسد:
« ملت آگاه ايران اسلامی! نگذاريد شيطان هاى كوچك با خون شهيدانتان خان شوند. نگذاريد جانمايهها براى بىمايههاى دون، سرمايه مقام شوند. نگذاريد زمين خون رنگ به تسخير هواداران نيرنگ درآيد. نگذاريد ثمره جنگ يارانمان به چنگ فرنگى مسلكان بيفتد. نگذاريد بهره درخت فداكارى عزيزانمان را صاحبان رياكارى بچينند. نگذاريد خان ها دوباره برگشته، كام گيرند و نگذاريد فرهنگ غربى در سرزمين ايران بوسيله غرب زدگان و پانكي ها به اجرا درآيد. همه اين ها پيام تمام شهيدان مىباشد اين مسئوليت با رهبرىِ امام بر دوش شماست..»
مقطع تحصيلي : كارشناسي رشته تحصيلي : مترجمی فرانسه محل تولد : خلخال تاريخ تولد : 1343 تاريخ شهادت : 1365/02/28 محل شهادت : ارتفاعات کله قندی-کردستان |