از جمله نقشهها كه معالاسف تأثير بزرگي در كشورها و كشور عزيزمان گذاشت و آثار آن باز تا حد زيادي به جا مانده، بيگانه نمودن كشورهاي استعمار زده از خويش، و غربزده و شرقزده نمودن آنان است به طوريكه خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هيچ گرفتند و غرب و شرق، دو قطب قدرتمند را نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قدرت را قبلهگاه عالم دانستند و وابستگي به يكي از دو قطب را از فرائض غيرقابل اجتناب معرفي نمودند! و قصة اين امر غمانگيز، طولاني و ضربههايي كه از آن خورده و اكنون نيز ميخوريم كشنده و كوبنده است.
غمانگيزتر اينكه آنان ملتهاي ستمديدة زير سلطه را در همه چيز عقب نگهداشته و كشورهايي مصرفي بار آوردند و بهقدري ما را از پيشرفتهاي خود و قدرتهاي شيطانيشان ترساندهاند كه جرأت دست زدن به هيچ ابتكاري نداريم و همه چيز خود را تسليم آنان كرده و سرنوشت خود و كشورهاي خود را به دست آنان سپرده و چشم و گوش بسته مطيع فرمان هستيم. و اين پوچي و تهي مغزي مصنوعي موجب شده كه در هيچ امري به فكر و دانش خود اتكا نكنيم و كوركورانه از شرق و غرب تقليد نماييم بلكه از فرهنگ و ادب و صنعت و ابتكار اگر داشتيم، نويسندگان و گويندگان غرب و شرق زدة بيفرهنگ، آنها را به باد انتقاد و مسخره گرفته و فكر و قدرت بومي ما را سركوب و مأيوس نموده و مينمايند و رسوم و آداب اجنبي را هر چند مبتذل و مفتضح باشد با عمل و گفتار و نوشتار ترويج كرده و با مداحي و ثناجويي آنها را به خورد ملت ها داده و ميدهند. فيالمثل، اگر در كتاب يا نوشته يا گفتاري چند واژة فرنگي باشد، بدون توجه به محتواي آن با اعجاب پذيرفته، و گوينده و نويسندة آن را دانشمند و روشنفكر به حساب ميآورند.
و از گهواره تا قبر به هرچه بنگريم اگر با واژة غربي و شرقي اسمگذاري شود مرغوب و مورد توجه و از مظاهر تمدن و پيشرفتگي محسوب، و اگر واژههاي بومي خودي به كار رود مطرود و كهنه و واپسزده خواهد بود. كودكان ما اگر نام غربي داشته باشند مفتخر؛ و اگر نام خودي دارند سر به زير و عقب افتادهاند. خيابانها، كوچهها، مغازهها، شركتها، داروخانهها، كتابخانهها، پارچهها، و ديگر متاعها، هرچند در داخل تهيه شده بايد نام خارجي داشته باشد تا مردم از آن راضي و به آن اقبال كنند. فرنگي مآبي از سر تا پا و در تمام نشست و برخاستها و در معاشرتها و تمام شئون زندگي موجب افتخار و سربلندي و تمدن و پيشرفت، و در مقابل، آداب و رسوم خودي، كهنهپرستي و عقب افتادگي است.
در هر مرض و كسالتي ولو جزئي و قابل علاج در داخل، بايد به خارج رفت و دكترها و اطباي دانشمند خود را محكوم و مأيوس كرد. رفتن به انگلستان و فرانسه و امريكا و مسكو افتخاري پر ارزش و رفتن به حج و ساير اماكن متبركه كهنهپرستي و عقبماندگي است. بياعتنايي به آنچه مربوط به مذهب و معنويات است از نشانههاي روشنفكري و تمدن، و در مقابل، تعهد به اين امور نشانة عقبماندگي و كهنه پرستي است.
منبع: وصیت نامه سیاسی ـ الهی امام خمینی (ره)