شهید حمیدرضا دادستان در دى ماه سال 1345 در خانواده ‏اى متوسط در شهر مشهد چشم به جهان گشود. پس از طى تحصیلات ابتدایى در سال 1363 موفق به اخذ دیپلم اقتصاد گردید و در کنکور همان سال شرکت نمود و پس از قبولى در رشته علوم تربیتى، در دانشکده علوم تربیتى دانشگاه فردوسى مشهد مشغول به تحصیل شد.
شهید دادستان در سال هاى قبل از پیروزى انقلاب با اینکه سن چندانى نداشت به مسائل مذهبى علاقه‏ مند شد. اعلامیه‏ هایى را که از طرف امام مى‏ فرستادند تکثیر و پخش مى‏ نمود و همواره در جنگ و گریزهاى خیابانى حضور داشت تا اینکه در سال 1360 وارد پایگاه آموزشى شد و یک دوره آموزش نظامى را پشت سرگذاشت. از لحاظ اخلاقى بیش از اندازه متواضع و فروتن بود. همیشه در چهره‏ اش غم و اندوه مشاهده مى‏ شد. مى‏ گفت: «اى کاش در زمان امام حسین (ع) بودم». وى به مطالعه کتب استاد مطهرى و شهید دستغیب علاقه بسیارى داشت و در نمازهاى جماعت شرکت داشت و از لحاظ ظاهرى نیز بسیار ساده لباس مى‏ پوشید.
شهید دادستان در تاریخ 04/09/1364 براى اولین بار به مدت سه ماه از طریق جهاد دانشگاهى در جبهه حضور پیدا کرد. ابتدا در پادگان آموزشى میاندوآب یک دوره آموزشى نظامى سخت را گذراند و سپس براى شرکت عملیات والفجر 9 عازم شد.
شهید در روزهاى آخر عمر پربرکت خود پیوسته از سراى آخرت صحبت مى‏ کرد. مى‏ گفت: «دنیا دار فانى است و محل ماندن نیست بلکه آخرت دیار باقى است و دلخوش شدن به دنیا چون سرابى است که انسان را از واقعیت دور مى‏ سازد و زمانى متوجه مى‏ شود که فرصتى براى بازگشت باقى نمانده».
شهید حمیدرضا دادستان در 12 اسفند 1364 بعد از گذشت 8 روز از عملیات در حالى که بنا به گفته همرزمان شهید، وى به مدت 52 ساعت نخوابیده بود، بعد از سخنرانى فرمانده گردان امام سجاد (ع) به همراه بعضى از رزمندگان داوطلب به خط مقدم اعزام مى‏ شود و پس از نبردى سخت در ساعت 30/12 ظهر همان روز و در پى‏ حمله هواپیماهاى عراقى به محل استقرار آنها مورد اصابت قرار گرفته و به شهادت مى‏ رسد.