شهیدحسین پورسعید درسال1344 در خانواده ای مذهبی و دوست دار اهل بیت(ع) در شهر شیراز متولد شد و پس ازگذشت یك سال از زندگی اش به اتفاق همه اهل خانواده به شهر تنكابن مهاجرت كرد. از همان دوران كودكی به علت هوش و ذكاوت فراوانی كه خداوند به وی عطا فرموده بود از سایر كودكان متمایز و كارهای لغو و بیهوده نمی كرد. در دوران دبستان و راهنمایی همواره از شاگردان ممتاز و با انضباط كلاس بود و قبل از اینكه به سن بلوغ برسد واجباتش را كاملا انجام می داد و عشق و علاقه وافری به فراگیری قرآن داشت. ایشان پس از اخذ دیپلم دررشته ریاضی فیزیك، در كنكور سراسری شركت و با الطاف خداوندی دررشته مهندسی الكترونیك دانشگاه مشهد قبول می شود. در دانشگاه نیز لحظه ای از فكر انقلاب و اسلام و جنگ غافل نبود و چندین مرتبه از طریق جهاد دانشگاهی به جبهه اعزام می شوند. در طول مدت چند سالی كه در مشهد بود نیز برادران زیادی شیفته اخلاص و ایمان او شده بودند به طوری كه وی را پیش نماز خود كرده و نماز ها را به او اقتدا می كردند. عشق و علاقه ای وافر به اهل بیت (ع) و ادعیه وارده داشت و برادرانی كه با ایشان جهت زیارت مرقد مطهر ثامن الائمه حضرت رضا (ع) مشرف می شدند تعریف می كردند كه هنگام زیارت حالت عجیبی پیدا می كرد و رنگ و رویش به گونه ای زرد می شد كه گویی روح از بدنش جدا شده است و در نماز نیز این حالت از وی مشاهده شده بود.

در جبهه ها ازحالت عجیب این شهید زیاد تعریف كرده اند به طوری كه برادران هم رزمش می گویند نماز شب وی ترك نمی شد و حتی یك شب كه برای عملیات رفته و خسته و كوفته برگشته بودند و همه برای استراحت و خواب رفتند اما ایشان را مشاهده كردند كه در خلوت گوشه ای را انتخاب و مشغول راز و نیاز با معبود است. ادعیه را با سوز و گداز عجیبی كه ازعمق جانش بر می خواست می خواند و اشك از دیدگان می ریخت تو گویی ره صد ساله ای كه یك عالم و زاهد می بایست طی كرده كه به معرفت پروردگاربرسد در مدت كوتاه زندگی رسیده و دست یافته بود.

 این شهید بزرگوار در تاریخ 1364/12/11 در سلیمانیه عراق به درجه رفیع شهدات نائل شد.