شهید سعید خسروجردى در تیرماه سال 1343 در سبزوار و در خانواده‏ اى متدین و روحانى دیده به جهان گشود. به خاطر وضع خانوادگى خاصى که داشت محل زندگى ثابتى نداشت در نتیجه دوره‏ هاى تحصیل او در مدارس متعددى سپرى شد. او دوران ابتدایى را در مدرسه‏ اى در ده نیاوران تهران گذراند، سپس در دبیرستان پیمان در تجریش و بعد دبیرستان شهدا در اهواز و در نهایت دیپلم خود را بعد از وقوع جنگ و در دبیرستان اسرار در سبزوار گرفت. بعد از اخذ دیپلم هم در دانشگاه مشهد رشته مهندسى عمران پذیرفته شد.
شهید خسروجردى در بین دوستان و فامیل محبوبیت خاصى داشت، مظلوم بود و محبوب. دوستانش در جهاد دانشگاهى مشهد او را اسوه تقوى و تجلى ایثار معرفى مى‏ کردند. از لحاظ علمى در رشته خود یک نابغه بود. اکثر کارهاى فنى دوستان و خویشاوندان را انجام مى‏ داد. از او غیبتى شنیده نشد، اغلب ساکت بود و حالت عرفانى و روحانى خاصى داشت قبل از عروج عارفانه‏ اش زیاد قرآن تلاوت مى‏ کرد. با اینکه 22 سال عمر او بیشتر در تحصیل گذشت، کمتر مجالى براى فعالیت هاى سیاسى و اجتماعى داشت ولى او قبل از پیروزى انقلاب در تظاهرات شرکت مى‏ نمود و بعد از پیروزى انقلاب هم شب ها در بسیج سبزوار فعالیت مى‏ کرد.
کسانى که در کارهاى فرهنگى و تبلیغى آن موقع بودند او را به خوبى مى‏ شناسند. او با تمام وجود در خدمت اسلام بود و در راه رسیدن به اهداف الهى و اسلامى خود سخت مى‏ کوشید.
با موقعیت ویژه‏ اى که از نظر تحصیلى داشت، به محض شروع جنگ آماده دفاع از کشور و اسلام شد. شهید گرچه دانشجوى رشته مهندسى بود، بیشتر اوقات فراغت خود را به کارهاى فنى و مطالعه مى‏ گذراند و در کمک به خانواده و همسایگان و رفع مشکلات آنها سعى فراوان نمود و به دعاى کمیل و مسجد بسیار علاقمند بود. چون برادر بزرگش مدتى در جبهه بود به خاطر ملاحظه حال مادرش با اینکه بارها و به دفعات مکرر اظهار علاقه و رفتن به جبهه را مى‏ کرد ولى موفق نمى‏ شد. این عدم توفیق را با اهداى مکرر خون خود براى رزمندگان اسلام جبران مى‏ نمود. بالاخره شهید سعید خسروجردى در تیپ 21 امام رضا گردان ادوات به عنوان فرمانده وارد صحنه کارزار شد و در عملیات کربلاى 1 در منطقه مهران، از پیشروان این عملیات بود. بعد از چهل روز حضور در جبهه در آخر ماه رمضان در تپه‏ هاى رضاآباد مهرانى به صورت یک بسیجى از جان گذشته، به لقاى پروردگار شتافت.