شهید علی اصغر(حمید) اندوهگین

پاسدار و دانشجوى شهید حمید (على اصغر) اندوهگین در مرداد ماه 1341 در خانواده ‏اى مذهبى و از نظر مالى ضعیف، چشم به جهان گشود. در آن سال ها در اوج فساد و تبلیغات طاغوتیان در خانه‏ اى پرورش یافت که در آن خانه، نه رادیو بود و نه تلویزیون، آن چه بود نوارهاى مذهبى بود. در همان اوان هم نماز مى‏ خواند و هم روزه مى‏ گرفت و در نماز جماعت و دعاى ندبه شرکت فعال داشت. در سنینى که همه بچه‏ ها به بازى علاقه داشتند وى به تعلیم دستورات و مسائل اسلامى در مسجد و به دوستان خود مى‏ پرداخت و اوقات فراغت خود را اینگونه سپرى مى‏ کرد. با شروع انقلاب، نقش فعالى در راهپیمایی ها و تحصن ها و تشییع جنازه‏ ها داشتند.
با ورود رهبر معظم انقلاب به ایران، ایشان به اتفاق خانواده در همان ابتداى ورود در مدرسه علوى به دیدار رهبر کبیر انقلاب رفت و گویا حمید در همان نگاه اول قلبش با قلب رهبرش پیوند خورده بود و همان لحظه سوگند یاد کرده بود که تا آخرین قطره خون خود، از امام و انقلاب اسلامى حمایت کند.
با فرمان تشکیل بسیج از سوى امام (ره) حمید از اولین نیروهاى بسیجى بود. او در کارهایش امام خمینى (ره) را بهترین الگو مى‏ دانست و در لبیک به فرمان امام و رهبر عزیزش که فرمود: «جبهه‏ ها را خالى نگذارید» با عزمى راسخ و دلى سرشار از ایمان با اخذ دیپلم فنى به استخدام سپاه درآمد و لباس رزم به تن کرد و به سوى جبهه حق علیه باطل شتافت.
حمید واقعاً انسانى مؤمن و با اخلاص بود. اخلاص او براى همه دوستان و آشنایان تعجب آور بود. صفاى دل و بینش عمیقى داشت؛ با قرآن واقعاً مانوس و یار بود. سوز دعا و نیایش او زبانزد بود. نسبت به اداى حق دیگران بسیار مقید بود. فردى صمیمى و مهمان نواز بود و به صله ارحام توجه داشت، به محرومین و خانواده شهدا ارادت بسزایى داشت و به روحانیت نیز به شدت علاقه‏ مند بود. به پدر و مادر خود بسیار احترام مى‏ گذاشت. همیشه با طهارت بود و نماز جمعه و جماعتش هرگز ترک نمى‏ شد. به نماز اول وقت بسیار مقید بود.
حمید در 21 بهمن ماه سال 1362 با خانواده‏ اى مذهبى وصلت نمود و همسرش نه تنها از رفتن او به جبهه ممانعت نمى‏ کرد، بلکه بر عکس خود مشوق و پشتیبان حمید بود و این امر براى حمید خیلى مهم بود و به او دلگرمى و امید مى‏ داد و علاقه‏ اى که به همسرش داشت چندین برابر شده بود. او با وجود مشغله زیاد در جبهه، توانست در کنکور سراسرى دانشگاه شرکت نماید و در رشته مهندسی الکترونیک دانشگاه اصفهان قبول شود. علاقه وافر او به ائمه اطهار باعث شد از دانشگاه اصفهان به دانشگاه مشهد منتقل شود و در جوار امام رضا (ع) آن دانشمند خاندان پیامبر به تحصیل علم بپردازد.
هیچ چیز نمى‏ توانست حمید آن پاسدار واقعى اسلام را از امام، جبهه و جنگ جدا کند. ازدواج او، مجروح شدن او در عملیات، مال دنیا، و حتى تنها پسر خانواده بودنش هیچکدام اراده او را سست نکرد، بلکه پیوند او با امام و جبهه بیشتر و بیشتر و ناگسستنى بود. او همچنان براى عروج به سوى بارى تعالى تلاش مى‏ کرد. عاقبت آن بسیجى مخلص و آن پاسدار انقلاب در 23 خرداد 1367 در شلمچه (که خاکش تربتى پاک از خون شهداست) با رمز «یازهرا(س) » (که او خود عاشق زهرا و فرزندان زهرا (س) بود) به سوى خدا شتافت. در شلمچه جانشین و معاون واحد تبلیغات سپاه بابل، مسئول گشت و شناسایی اطلاعات لشگر 25 کربلا و جانشین فرمانده گردان مسلم (ع) بود.